۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

زنده باد مخالف من/برای فریبرز رییس دانا


فریبرز رییس دانا، روشنفکر منتقد و اقتصاددان برجستهٔ مارکسیست  روانهٔ زندان شد


۱-اختلاف عقیده یکی از طبیعی‌ترین خصوصیات جوامع انسانی است، جامعه‌ای یکدست که همهٔ افراد در آن یک گونه فکر می‌کنند، یک گونه زندگی می‌کنند، یک اندازه دخل و خرج دارند و هر گونه تفاوت از آن رخت بر بسته است بیشتر به گورستان می‌ماند تا جامعه. حتی توتالیتر‌ترین حکومت‌ها هم علیرغم بهره برداری از پلیسی‌ترین شیوه‌ها در طول تاریخ نتوانستند تفاوت‌ها و گونه گونی عقاید و سلایق انسان‌ها را از بین ببرند. افراد انسانی ممکن است در موارد متعددی از جمله در مورد شیوهٔ ساازماندهی اقتصادی و سیاسی جوامع یا نقش مذهب در زندگی و... اختلاف عقیده و سلیقه داشته باشند و بر این مبنا به سوسیالیست یا لیبرال، مذهبی یا سکولار و... تبدیل شوند.

۲- دست یابی به فرمولی برای همزیستی مسالمت آمیز به رغم تفاوت و اختلاف عقیده و حتی تضاد منافع مهم‌ترین مسئلهٔ فلسفهٔ سیاسی مدرن است. اینکه چگونه می‌توان اختلاف عقاید و تضاد منافع و رقابتهای برخاسته از این تضاد‌ها و اختلاف‌ها را به قاعده کرد و ستیزه جویی خشونت بار بر این مبنا را مهار نمود دغدغهٔ اساسی فیلسوفان مدرن و خصوصا فلاسفهٔ لیبرال بوده است. بدون تن دادن به چنین فرمولی این گونه اختلافات می‌تواند به محل و بستری برای خشونت و ستیز دائمی تبدیل و در نتیجه به نابودی تمدن بشری منجر شود. به نظر می‌رسد حاکمیت قانون، دموکراسی و حقوق بشر مهم‌ترین دستاوردهای تجربی انسان مدرن برای فرموله کردن این معادله و حل آن هستند.

آزادی بیان حق مسلم همهٔ ماست
۳- ما ایرانیان نیز امروز بیش از هر زمان دیگری محتاج به آموختن درس «همزیستی» بر مبنا و در چارچوب ابزارهای تجربی مذکور هستیم. دفاع از حقوق انسانی ِ «دیگری» اولین گام در این جهت است. من/ما باید بپذیرم/بپذیریم که مخالفین و حتی دشمنان من/ما هم به اندازهٔ خود من/ما باید از «حق حیات ِ آزاد، امن و توام باکرامت» بهره‌مند باشند. در یک لیبرال دموکراسی مقتدر حتی مخالفان لیبرال دموکراسی (از جمله مارکسیست‌ها) می‌بایست از حداکثر آزادی‌های مدنی و سیاسی برای ابراز عقاید خویش متمتع شوند. به زندان انداختن افراد و محروم کردن آن‌ها از حقوق انسانی آن هم به خاطر عقاید سیاسی، اقتصادی، مذهبی و... یکی از بی‌شرمانه‌ترین رفتارهایی است که حکومت‌های جبار برای «یکدست» کردن جوامع به آن دست می‌یازند.

۴-دکتر فریبرز رییس دانا، روشنفکر منتقد و اقتصاددان برجستهٔ مارکسیست و یکی از مخالفان سر سخت «اقتصاد آزاد» به خاطر یک مصاحبهٔ چند دقیقه‌ای با بی‌بی سی فارسی و نقد قانون هدفمندی یارانه‌ها به یک سال حبس محکوم شد. او به تازگی برای اجرای حکم زندان بازداشت شده است. رییس دانا متعلق به آن بخش از اپوزیسیون ایران است که دشمنی‌اش با غرب ِ لیبرال و لیبرالیسم به هیچ روی کمتر از مخالفتش با جمهوری اسلامی نیست، تا آنجا که مفهوم سازی علیه «امپریالیسم آمریکا» یا «سرمایه داری جهانی» بخش اصلی ادبیات انتقادی او را تشکیل می‌دهد و فی المثل نسبت انتقادات او به آمریکا و اقتصاد آزاد بسیار بیشتر از انتقادات او به حاکمیت جمهوری اسلامی است، اما وقتی رییس دانا پیکان انتقادش را به ملایم‌ترین شکل ممکن به سوی سیاست‌های جاری حاکمیت می‌گیرد، با برخورد شدید امنیتی و قضایی مواجه می‌شود. در واقع برخورد با رییس دانا «زهر چشم» حاکمیت از مخالفان و منتقدین قانون هدفمندی یارانه‌ها بود و به نظر می‌رسد اکنون و در حالیکه دولت برای اجرای فاز دوم این طرح آماده می‌شود به زندان انداختن رییس دانا هشدار دوباره‌ای باشد به منتقدین فاز دوم هدفمندسازی یارانه‌ها.

۵-به عنوان یک لیبرال دموکرات وظیفهٔ خود می‌دانم که در حد مقدورات ناچیز خود به بازداشت دکتر فریبرز رییس دانا اعتراض کنم. بازداشت رییس دانا نقض آشکار حقوق بشر و نادیده گرفتن حق بدیهی آزادی بیان و عقیده است. باید بدانیم که تا وقتی که نیروهای سیاسی مختلف در ایران این حقوق را برای مخالفین خود به رسمیت نشناسند کشور از بحران کنونی خارج نمی‌شود. پس «زنده باد مخالف من». به امید آزادی فریبرز رییس دانا و همهٔ زندانیان سیاسی و عقیدتی.