۱۳۹۱ تیر ۳, شنبه

مرگ غول‌ها در پایان تاریخ *



به این نام‌ها نگاه کنید؛ رنه دکارت، توماس هابز، ایمانوئل کانت، هگل، کارل مارکس، دیوید هیوم، جان استوارت می‌ل، فردریک ویلهلم نیچه... این یک شعبده بازی نیست، اما حالا چند لحظه چشم‌هایتان را ببندید، به حافظه‌تان فشار بیاورید تا اکنون و در یازدهمین سال از قرن بیست و یکم، نامی همسنگ این فیلسوفان بیابید... خب فرصت شما تمام شد، شما نتوانستید اما نه از این رو که کم حافظه‌اید بلکه از آن جهت که جهان امروز هیچ نامی را در حد و اندازه فیلسوفان اولیه دوران مدرن سراغ ندارد. حتی عصر فیلسوفان طلایی قرن بیستم نیز به سر آمده است، و امروز نه چپگرایان توانسته‌اند نامی همسنگ امثال آدورنو، هورکهایمر، بنیامین و مارکوزه برای خود دست و پا کنند و نه لیبرال‌ها و راستگرایان فیلسوفانی چون پوپر، هایک، راولز و برلین پروریده‌اند. (یورگن هابرماس شاید آخرین نفر از آن نسل طلایی باشد) حتی پست مدرن‌ها نیز مدت هاست در حسرت یک «فوکوی دیگر» مانده‌اند.

۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

مصائب سکولاربودن به روایت خشایار دیهیمی *


خشایار دیهیمی،مترجم و اندیشمند برجسته ی لیبرال


«روشنفکر واقعی یعنی درد‌شناس، نه مدعی بی‌درد، درد‌شناسی که درد را با گوشت و پوستش لمس کرده است. مشکل سار‌تر این بود که می‌خواست حتماً در مسیر آب شنا کند درست مثل آل احمد. کاری که کامو می‌کرد شهامت می‌خواست؛ توی جو چپ زده جهان و به ویژه فرانسه، توی جو فیدل کاسترویی، چه گوارایی، سارتری و... بایستی و بگویی من با انقلاب الجزایر مخالفم. چون انقلاب درد مردم آنجا را دوا نمی‌کند. این کجایش حرف بدی است؟ یکی از مشکلات جدی جامعه روشنفکری ما به ویژه قبل از انقلاب این بود که به جای روی آوردن به آدم اخلاقی و شریفی مثل کامو به یک شومن تمام عیار [سار‌تر] اقتدا کرد.»
                                                                                                       خشایار دیهیمی

«در کانون نویسندگان همه هجمه آوردند که خودت را فروختی. طرف صراحتاً گفت چرا بنزی را که مشارکت به تو داده سوار نمی‌شوی و با این پراید این طرف و آن طرف می‌روی. گفتم می‌خواهم مردم فریبی کنم اگر بنز سوار شوم کسی به حرفم گوش نمی‌دهد. ما از دو طرف کتک خوردیم آقاجان! به ما می‌گویند چوب دو سر طلا!»
                                                                                                        خشایار دیهیمی

مصاحبهٔ اخیر متفکر برجستهٔ لیبرال، خشایار دیهیمی با عبدالجواد موسوی حاوی نکات جالبی بود. دیهیمی در این مصاحبه به مسائل بسیار مهمی اشاره می‌کند، (۱) با این حال اندیشمند ارجمند جناب یوسفی اشکوری طی نقدی بر گفتار خشایار دیهیمی عموما حاشیهٔ این مطلب را به نقد گرفته‌اند و بیم آن می‌رود که مطابق معمول در این بحث نیز «حاشیه بر متن» غلبه کند. (۲)